سخنم را با سلام وتبریک حسن انتخاب شما برای تصدی مسئولیت اداره فرهنگ وارشادشهرستان ابهرآغاز می نمایم ودر باب استفاده از مقوله حسن انتخاب عنوان می دارم که اولا شما ازبدنه آن اداره هستید و با تمام زوایا و چم وخم کار در آن حوزه آشنایی دارید و از سوی دیگرمی دانم که برای ارائه کارنامه ای قابل اعتناء واتکاء پی هر چیزی را به تن می زنید و برای مشورت با دانایان وپیش کسوتان عرصه هنر وفرهنگ پیش قدم می گردید که این صفت ممتازه ای می باشد که درشما هست وامید وارم که کیش شخصیت ساری از صندلی مدیریت که می تواند فرشته را به دیو تنوره کش فرصت سوز و امکانات برباد ده تبدیل نماید نتوانددر شما آن را به خاموشی گرایاندو اجازه دهد با همان صفا و صمیمیت که تا به امروز در خدمت اهل هنربوده ایداز این به بعداما با قدرت و توان بیشتری به یاری کنشگران حوزه فرهنگ وهنرابهربیایید و با یاری آنان این میدان پر چالش وپر محصول به کویرزار تبدیل شده در دوران مدیریت گذشته را دوباره شاداب وپر طراوت گردانید.
دوست گرامیم همانگونه که از من سراغ داریدومی دانیدکه قلم من به تملق ومجیز گویی عادت نکرده وخدا کند که در اندک فرصت های باقی مانده از قدرت خویش هم خودرا آنگونه نگه دارد انتظارم این است که در این اندک گفتار پیش روی با دقت به آنچه عرضه می دارم توجه فرمایید (و نمی گویم به عمل بگیرید زیرا که خودمختاریداما چون موظفم که بگویم وانذار دارم ) تا بلکه با پندگرفتن ازآن چیزهایی که اجازه ندادمدیریت گذشته با همه حمایت های پیدا وپنهانی که ازآن میشد موفق گردد شما بتوانید قدمهایی را بردارید که اگر نتایجش به نسل ما دست نداد و عامل تغییرنشد حداقل سرفصلی باشدکه نسل های آینده بتوانندبا گام نهادن درآن راه خودرا هموار وروشن بیابند.
در آسیب شناسی نا توفیقی مدیریت گذشته عللی را خدمتتان فهرست وار عرضه می دارم واگرحوصله داشتید ونیازبه تفسیریافتیددر مراحل بعدی هریک ازآنها را به تفصیل تقدیم خواهم داشت
1- برداشت محفلی از مسئولیت وعمل به مقتضای آن
مدیریت گذشته متاسفانه هیچگاه به این باورنرسیدکه مسئولیت با مشغولیت متفاوت است و از این رو به جای سمت دادن فعالیت های مدیریتی خود به سوی برنامه های کوتاه وبلندمدت امکانات و فرصت های دراختیاررا به مصرف نشست های رساند که تنها می توانست در برگیرنده منتطق نشستندوخوردند وگفتندو برخاستندباشد واز انتهای آن چیزی جز فرصت سوزی و نشاندن داغ حسرت بیرن نمی آمد ومتاسفانه آنانی هم که در این مجالس برصدرمی نشستندو حلوا وحلوا می شدندنیامدند تا به ایشان بگویندکه با این طرز تلقی و مدیریت این شهرستان است که فرصت رشد وتوسعه درعرصه های فرهنگی را از دست می دهد.
2- حلقه مشاوران مداح ومتملق
امروزه توان وقدرت مدیریت را نه با گرفتن پوزیشن های خاص،نه با درآوردن ادا واطوار،نه با درست کردن چهره ای موجه بلکه با درکنارخودجمع نمودن دانایان صریح گوی ومو ازماست جدا کننده می سنجند ازاین روی برشماست که با دوری جستن از خصوصیتی که متاسفانه در حوزه های مدیریتی ما باب شده ودر آن مشاوران افرادی می باشندکه تکریم کننده کیش شخصیت مدیریت محسوب می شوند برای کسانی دست مشورت دراز کنید که عاشق کاربا برنامه و توان مدیریت بالا در زمان ومنابع هستند زیرا اینان به هیچ عنوان راضی نمی شوند که با مداحی وتملق مدیریت فرادست خود را از ریزبینی در کارها باز دارند وچون خود منتقدند از شما هم می خواهندکه به کارهایشان با نگاه نقد بنگریدتا مجموعه بتواند ره تعالی بیابد و بپیماید زیرا که آنان با پرداختن به کارهای خرد نابودمی شوند.
3- عنادودشمنی با منتقدان و متمردان
دوست گرامیم آنکه در حوزه مدیریت شما می خواهدکار کند بدلیل فراخی صحنه وکندی اثر گذاری امور فرهنگی بایدفردی خلاق ومبدع باشد تا بتواندبه نیازهای روز جامعه با تولید محصولات محض فرهنگی پاسخ دهد واین ممکن نمی گردد مگر آنکه او بر قواعد سنتی وثابت موجود بتازد و با تمرد بر اصول خشک لطافت هنر را در قامت محصولی هنری و فرهنگی به نمایش در آورد پیدایش چنین فضایی به میزان شجاعت و شهامت شما مربوط است که چگونه با این سرکشی کناربیایید و اجازه غلیان احساس ظریف هنری را به کنشگران عرصه های فرهنگ وهنر بدهید وگرنه شما اگر بخواهید در برابرکانون هایی که از پیدایش محصولات جدید وبا رنگ ولعاب شفاف و بدیع در هراسند وبا تنگ نمودن خلاقیت ها به آنچه که فقط آنها آن را درست می دانند سکوت ومماشات نمایید باز در برهمان پاشنه ای خواهد چرخیدکه تا به امروز چرخیده و با بیرون راندن جوانان به محیط های پرخطر موجبات تحمیل هزینه های سنگین به جامعه شده است در ضمن شما بایدبدانیدکه زنده بودن جامعه بستگی به میزان تحرک و دامنه فعالیت منتقدان دارد و اگرشما هم مانند گذشتگان بخواهیداین میدان را تنگ و قدرت مانور را از منتقدان بگیرید روزی خواهدرسیدکه اهالی جامعه فرهنگی رفتن شما را آرزو خواهندنمودو با رفتنتان نفس راحتی خواهندکشید.
4- فدا نمودن سازمان واهداف سازمانی به روابط سیاسی
برادرخوبم شما را برای اداره کردن سازمانی تحت عنوان فرهنگ وارشاداسلامی انتخاب نموده اندو نان از محل اداره کردن درست آن خواهیدخورد پس تمام وقتتان را برای زیرنظر گرفتن تمام آمد وشد های همان محل صرف نماییدو بدانیدکه جابجایی مدیریت نه با رضایت و حمایت فلان وبهمان امکان پذیر می گرد زیرا که اگر می شدمدیریت قدیمی یا می توانست تا پایان عمردرریاست همان اداره بماندو یا حداقل با طی مدارج ومراتب عالی خود را درهمان سازمان بالا بکشد من نمی گویم که ازهمنشینی با مدیران فرادست و یا سایرمدیریت های اجرایی سرباززنید زیرا که رسم براین است که همه باهم باشند اما از شما می خواهم که جایگاه وموقعیت مدیریتی خودرا عزیزو گرامی بدارید و با تن دادن به فعالیت هایی که از آنها مفهومی چون جفت کردن کفش فلان استخراج می گردد خودتان را کوچک نکنید.
5- مناسبات موجود در حوزه فرهنگ وارشادپیچیده و کاملا تخصصی می باشد که برای اداره نمودن آن باید متکی برفرایندهای مهندسی شده بود
همانگونه که می دانیدفرهنگ به مثابه ظرفی می باشدکه با مفهوم دادن به فعالیت های شهروندان حیات می یابد و ارشاد وظیفه دارد که با نظارت بررروندرفتاری عموم مردم آنانی را که دانسته ونادانسته قواعد فعالیت را برهم می زنند و یا قالب های فرهنگ را ترک می نمایند بداخل همان قالب ها برگردانند و به رعایت رفتارمتعارف وادار سازند و مسئولیت در چنین فضایی مسلم است که به داشتن دانش روزآمد ومهارت های حلم وعلم بنیان نیاز مندمی باشد که متاسفانه در مدیریت گذشته کمترین نشانه ای از چین توانمندی هایی به چشم نیامد و شما هم اگربخواهید روش های گذشته را پی بگیرید مطمئنا ریزش نیرو ها افزون وخلل بوجود آمده در دیواره های فرهنگ گشادتر خواهد شد.
به اجمال آنکه نشانه موقعیت وموهبت خدمت به فرهنگ این جامعه و حمایت از کنشگران فعال در عرصه های فرهنگی به نام شما خورده است و مسئولیتی بزرگ را متوجه شما ساخته است که نمی توان از کنارآن با مسامحه گذشت زیرا که بی توجهی و عدم اعمال مدیریتی روز آمد عقب ماندگی ها و پس رفت ها را تشدید خواهد نمود و ضربه پذیری ما را افزون خواهد ساخت از این روی از شما درخواست می گردد که
1-برای بازسازی ساختاراداره تحت تولیت خود نهایت دقت وکوشش خود را بکار بگیرید زیرا که با سازمانی زمین گیر و فاقد منابع اعم از انسانی ومادی نمی توان مجموعه پویایی ایجادنمود.
2- انجمن های فرهنگی هنری را با در نظر گرفتن حساسیت های خاص حوزه فرهنگ وهنر نه چیز های وارداتی وتحمیلی ازسوی مراجع ومراکز خاص باز توانی بدهید
3- تمام افرادفعال درعرصه های فرهنگی وهنری را نیروی زیر پوشش مدیریتی خود بدانید و برای حضور و استفاده ازفکرآنها تمهیدات لازم را پیش بینی و بکار گیرید ومبادا که افرادی را بنا به توصیه این وآن از محیط های فرهنگی و فعالیت درآنها محروم سازید.
4- مشاورانی اهل فن و عاشق فعالیت در پیرامون خودجمع کنید وبدانها اجازه دهید که تنها برای تعالی سازمان زیر بلیط شما نظر و رای بدهندو با دوری جستن از کیش شخصیت تملق ومجیزگویی را در محدوده خود نابودسازید.
5- به تجدیدساختاردر روابط موجود میان مدیر فرهنگ و ارشادبا مراجع خاص اقدام کنید و با نصب العین قراردادن مفادقانون وعمل به آنها راه دخالت را برعوامل مخل برعرصه مدیریت خودتان ببندید.
