زمانه افسر رندی نداد جز به کسی
اگربه مقیاس ادبیات معمول بخواهیم برای رند معنی ویا معنایی ارائه نماییم رندرا می توان فردیزیرک، حیله گر، منکر، بی قید و لاابالی، بی سر و پا و آن که پایبند آداب و رسوم عمومی و اجتماعی نباشد و مصلحت اندیشی را انکار کند و هرچه پیش بیاید انجام دهددانست
اما اگربخواهیم او را برمبنای ارائه تعریفی فلسفی ،اجتماعی از جریان رندی موردمطالعه قراردهیم خواهیم یافت که رند کسی است ویا جریانی را نمایندگی می کند که تمام رسوم ظاهری و قید و بندهای معمول را رها کرده ، محو حقیقت شده ، اسرار حقیقت را دریافته و شریعت و طریقت را طی کرده باشد ویا به عبارتی می توان رند ویا رندی را کسی یا جریانی دانست که به هیچ قیدی جز خدا مقید نباشد.
ومسلم است که درنزد فکر و اندیشه حافظ رندی به معنی دومین آن مصطلح بوده است ویا به عبارتی مفهوم این فال آن است که برای رسیدن به مقصود تنها راه برای مطالبه گر متعهدبودن به حقیقت معنا می باشد زیرا که آنچه که باقی می ماند حقیقت است و تمام مظاهر دلفریب آنی وزودگذر عمری کوتاه دارند ودرتاریخ باقی نمی مانند.
که سرفرازی عالم در این کله دانست
