تاريخ: شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۲ ساعت: ۶:۲۸ ب.ظ
ازسلسله مطالب با عنوان ساختار شهری، دانش بنیان(39)
..............................................................................
درشماره گذشته مطلب با تاکید برمعیارهایی چون
1-آماده سازی زیرساختهای اساسی برای عملکرد کارآمد شهرها
2. آماده سازی خدمات لازم برای توسعه منابع انسانی، بهبود بهره وری و بهبود استانداردهای زندگی شهری
3. تنظیم فعالیتهای تاثیرگذار بخش خصوصی بر امنیت، سلامتی و رفاه اجتماعی جمعیت شهری
4. آماده ساختن خدمات و تسهیلات لازم برای پشتیبانی فعالیتهای مولد و عملیات کارآمد موسسههای خصوصی در نواحی شهری
5. برنامه ریزی استراتژیک
سه بند اول آنها را موردبررسی قراردادیم ودراین شماره دو بندباقی مانده که اختصاص به حوزه آماده ساختن خدمات وتسهیلات پشتیبانی کننده برای تعالی فعالیت های مولد و عملیات کارآمد موسسه های خصوص درنواحی شهر دارد و یکی دیگر ازمعیارها به موضوع برنامه ریزی استراتژیک مربوط می گردد درصددم که عنوان بدارم که مدیریت خدمات شهری با توجه به این وظایف تلاش می نمایدکه با استفاده ازظرفیت های موجوددربخش خصوصی قسمتی ازوظایف را به این بخش واگذاردتا بتواند با فراغ بال بیشتری به وظایف دیگرخوداقدام نمایدویا با افزودن به قدرت خویش ازطریق منابعی که می تواندسطح گسترده تری ازخدمات را ارائه دهد مانع ازآن گردد که شهروندان برای برخورداری ازخدماتی حداقلی دچارمشکل بشوند ودرزمینه برنامه های استراتژیک هم می توان به این نکته اعتنا نمود که مدیریت خدمات شهری با پیش بینی دقیق نیاز مندی هایی که نسل های آینده خواهندداشت بدنبال تامین منابعی می رودکه بتواند امکانات لازم برای دست یابی به اهداف را محقق سازند وازاین روست که مدیریت خدمات شهری برخلاف شهرداری که به گذشته ازطریق اصلاح معایب وخطاها می نگرد و یا امیدوار است که با دادن خدمات لازم به نسل حاضر شرایط را موافق خودبگرداند بدنبال آینده می رودوتلاش می کند که با برنامه ریزی دقیق و شفاف آینده را به گونه ای تصویرنمایدکه برای دست یابی به آن ازتمام امکانات دراختیاربهره برداری لازم را داشته باشد.
با این تفسیرجامع مشخص می شودکه مدیریت خدمات شهری که به نوعی می باید درشورا وشهرداری متمرکزگردد باید دارای ویژگی هایی باشدکه بتواندازتمام حوزه های موجوددرشهر بهره برداری نماید واین ممکن نمی گردد (همانگونه که درشهرهای ایران ممکن نگردیده است) مگرآنکه متولیان شهرداری و شورا بتوانندبرای یک فاکتوربسیارمهم مدیریتی ازنوع مشارکتی آن ارزش قائل شوندوبا بکاربستن آن نیروهای موجوددرشهرداری و شهروندان صاحب نظرودارای دغدغه را برای همراهی وهمکاری با شهراری و شورا راغب نماینداین فاکتورمهم چیزی نیست جز.
ضرورت پرداختن به جریان آزاد اطلاعات به عنوان لازمهٔ شفافیت در عملکرد مدیریت و مشارکت عمومی در شکل گیری تصمیم ها
که متاسفانه در ساختارمدیریتی ما بدلیل حاکمیت نگاه سنتی به قدرت که درآن مدیر نیازی به توضیح وپاسخ به سئوالات نمی بیند و در جایگاه تصمیم گیری موضوعی به نام چرخه آزاداطلاعات نوعی افشای غیرلازم اطلاعات وآمار عملکردهای مالی وعمرانی دانسته می شود که عامل بدین کاربایدبه شدت تنبیه گردد و یا راه های چنین کاری بایدبا جدیت تمام مسدودگردد شفافیتی درامورحاصل نمی آیدکه بتوسط آن مشخص شودکه مدیریت ویا سیستم درکجای کارخودبه کمک وهمفکری مردم نیازمنداست ویا درکجای کارخودبه انحراف رفته است تا با گوشزد وحتی دخالت بشودمانع ازادامه انحراف و اصلاح امورشد
حتی برخی ازمدیران با عنایت به این نکته که بروز چرخه آزاداطلاعات و گزارش اطلاعات و آمار را خیانتی تصورمی کنندکه می تواندبا قراردادن اطلاعات سازمان دراختیار عوامل نامحرم (که واژه نامعلوم وبا گستره فراوان است) اقدام به مخفی کاری ویا تکذیب آنچه که به صورت نیم بند وتحت عنوان شایعه نشت یافته است باعث ورودخسارت به سازمان می گردند
و ازاین روست که درسطح جامعه ودریک ترم سیاسی مشخص نه کسی می داندکه مدیر چه کارکرده است ونه مدیر این حق را بدیگران می دهد که بپرسندوبدانند که مدیردرعرصه کاری وبرنامه ای خویش با چه مشکلاتی مواجه است تا درصورت لزوم به یاریش بشتابند.
با این حساب وبا توضیحی که درخصوص چرخه آزاداطلاعات ارائه دادم مشخص می شود که شهرداری و شورا می باید بدون کمترین نگرانی از اینکه مردم ازماوقع دردرون شورا خبردارمی گردنداقدام به ارائه گزارش ازاقدامات خود بنمایند تا مردم بدانندکه نمایندگان آنان درنظارت برهزینه نمودن درآمدهایی که ازمنابع شهری تامین می گردد به چه آیتم هایی توجه می نمایند تا با افزایش اعتمادی که دردوران مدیریت شهرداران گذشته ونظارت شوراییان مخصوصا دردوره دوم وسوم فروکش داشته است همسویی وهمراهی مردم با شورا وشهرداری به قوت قبلی تبدیل گردد وانگیزه وانرژی را فراهم نمایدکه دراثرآن سرعت تولیدموقعیت ها افزون گردد وهزینه های مربوط به انجام اقدام به حداقل برسد.
درضمن دوستان ما درشورا وشهرداری بایدبه این نکته توجه نمایندکه مسیر انتخاب شده توسط آنها که منتهی به سکوت وعدم نظارت مطبوعات خواهد گردیدراه خطر ناکی می باشد که موجبات غفلت شهرداری وشورا را ازواقعیت ها فراهم می آورد درحالی که انباشته شدن بی توجهی ها وغفلت ها می تواند دردو سال دوم بسیارخطر ناک باشد ازاین روی به شهرداران وشوراهای محترم پیشنهادمی نمایم که به جای اقداماتی که از طریق تهدید ویا تحبیب می تواند باعث سکوت مطبوعات گردد به اقداماتی دست زده شودکه درآن فعالان مطبوعاتی انگیزه می یابندکه با آسیب شناسی دقیق برای بررسی وشناسایی مشکلات وبی توجهی ها اقدام کنند تا با دست یابی به راه کارهای عملی شهرداری و شورا بتوانند بوظایف قانونی خودعمل نمایند.
ادامه دارد
