دربخش پیشین مطلب با نگاه به آنچه که گزارش گردیده عنوان نمودیم که فرم ومحتوای تهیه این گزارش بدلیل اتکای محض برروش های سنتی نتوانسته برآورنده انتظارات از نماینده ای باشد که مردم برای تغییر به او رای دادند زیرا که اگر قرار براین بود که روش های مورداستفاده مهدوی،مرسلی و یا....ادامه یابد ونماینده برود و پس از یک سال بیاید و یک تکه کاغذ با این عنوان که گزارش است جلومردم بیاندازدوبگوید که من این کارها را کرده ام و این انتظار را داشته باشدکه مردم برای آن سرو دست بشنکنند حداقل برای افرادی چون نگارنده نه تنها قابل پذیرش بلکه جتی قابل تحمل نخواهد بود زیرا که:
1- مشکلات شهری و روستای منطقه وتعین اهداف برای برطرف نمودن آنها می باید در داخل شهرها و روستا ها موردبررسی قرار گیرد و راه حل های بومی برای آنها پیدا شود وگرنه نشستن و دستورالعمل و نسخه پیچیدن برای آنها دردی را دوا نخواهدکرد.
از سوی دیگرباید پذیرفت که اگر نسخه ای هم پیچیده شودو امیدی هم بدان وجود داشته باشد به صرف ابلاغ نسخه وعدم پیگیری آن نمی توان امیدی به بهبودداشت واگرقراربراین باشد که هم نسخه ای پیچیده شود و هم زمینه های لازم اعمال دستور آماده شود وهم پیگیری نقطه به نقطه به عمل آید فرایند پیچیده ای می گردد که انجام آن کار یک نفر نخواهد بود و یا به عبارتی به تشکیلاتی نیاز خواهد بود که عناصرآن را نباید عده ای کارمند (که مصوبه اخیر مجلس برای دادن 5کارشناس ازسوی دولت به نمایندگان مویدآن است)رسمی ومواجب بگیر تشکیل دهندبلکه چنین نهادی باید متکی بر عناصری باشد که ابتدا برای انجام کارهای عام المنفعه دغدغه داشته باشند و در ثانی این احتمال برای آنها باشد که پس از کسب آمادگی های لازم خودنماینده ویا مدیری برای آینده شهرستان گردندو یا با شناساندن توان مندی های خودبرای مدیریت درسطح استان وکشور برگزیده گردند نه اینکه صرفا ازافرادی استفاده شود که باز نشسته اند و یا اینکه تیپ و ظاهرشان برای همراهی نماینده مناسب شناخته می شود و خدای ناکرده خطر بالقوه ای برای خودنماینده ویا مدیران شهرستان محسوب نگردند و یا به عبارتی نماینده می باید با تشکیل یک گروه کاری و فکری ویژه دو هدف عمده بررسی وئشناسایی مشکلات محلی و تربیت نیروهای کار آزموده و آشنا بدرد را برای منطقه در دستورکار خود داشته باشد که دراین زمینه هیچ یک از فعالیت های صورت گرفته و گزارش شده توسط نماینده موید وجود چنین دید گاهی در نزدایشان نیست و یا به عبارتی نه ایشان استراتژی معادل ومناسب با اهداف توسعه ای منطقه انتخاب نموده اند و نه اینکه در تاکتیک ها که می باید آن راهبرد ها را به مرحله انجام برساند کار عالمانه ای صورت گرفته و محصولات سبب شناسانه ای بدست آمده است.
در چرایی بروز چنین رخدادی می توان به یک نکته بسیار اساسی اشارت داشت و آن اینکه خودنماینده ونزدیکان ایشان از قدرت برداشت نامناسبی داشته اند برداشتی که متاسفانه در طی سال های اخیر مستمسک فعالیت های بخش عمده ای از مسئولان و نمایندگان مردم حتی در شوراهای شهر و روستا گردیده که دراثرآن فرددارای قدرت تصمیم به یک احساس متضاداز خود و موقعیت می رسد که اولین آن دشمن دانستن منتقدان و دریک اشل کلی صاحبان فکراست که در اثر آن فرد فکرمی کند که هرکس در خصوص موقعیت اوفکر و حرف داشته باشدعملا دشمن اوتلقی می شودکه اگر قرار برمبارزه برای حذف اونباشد حداقل می بایدفرد دارای فکر و منتقد را به اطراف نماینده راه نداد ودومین آن این است که فرد فکر می کند که هرچه او فکر و عمل می نماید عین صواب است که وارد نمودن خلل و یا سئوال با هر منطق وادبیاتی که باشدخطا و گناه محسوب می گردد که می بایدبشدت با با چنین روندی مقابله نمود واز این روست که نماینده فکر می کندآنکه در روزنامه و یا حتی فضاهای مجازی مطلبی در خصوص کندوکاو در عملکردهای او به تحریردر می آورد دراصل گناهی را مرتکب می شود که بایداستغفار نماید درحالی که اگر هرفرد صاحب منصبی بداندکه او در اصل مهار مدیریت زندگی و فعالیت های افرادحاضر در جامعه را با رای خود آنها دراختیارگرفته است و تنها کار و راه مشروع برای او باز گشت به متن مردم مخصوصا آگاهان جامعه و در خواست انتظار و آرزو از آنان است آنگاه وحدتی میان دانایان و مسئولان ایجادمی گردید که ثمره آن راه افتادن فرایند سالم وعالمانه بررسی و شناسایی مشکلات وگرفتاری های مردم خواهدبود و نتیجه آن راه کار های عالمانه ای خواهدشد که می تواند روند فعالیت های مردم را تسهیل نماید زیرا که برمبنای منطق همنشینی و همزیستی در کنار هم که نام جامعه می یابد هدف از تشکیل نهادهایی چون مجلس و دولت در اساس تلاش برای تسهیل در فعالیت های مردم است که متاسفانه در کشور ما نه تنها این گونه عمل نمی شود بلکه هر نهادی پس از تشکیل و قرار گرفتن در مصدر کار خود به عامل مزاحمی تبدیل می شود که وظیفه خود را ممانعت از ایجادتسهیلات برای فعالیت های مردم ویا حتی ایجاد موانع در مسیر فعالیت های مردم می داند واز این روست که به حاکمی تبدیل می شود که حکم می راند و مردم را امر برانی شناسایی می کند که بایدبشنوند و اطاعت نمایند حتی اگر دستور برعلیه آنها ومنافعشان باشد و چون در اثرفشار و بی توجهی به گرفتاری هایی که از سوی مصادر امری که خود انتخابشان نموده اند بصدا در آمدندو زبان باز کردند که آقایان ما شما را انتخاب نموده ایم تا بدرد های ما برسید و زندگی را برایتان راحت نمودیم تا با خیال آسوده به مشکلات ما بپردازید به فریاد برمی آیندکه شما چکاره اید که به من مدیر،رئیس و یا نماینده ووزیر و رئیس جمهور بگویید که چه می خواهید وچه انتظاری دارید و چون مرا انتخاب نموده ایدباید گوش بدهید ودر اطاعت امرباشید زیرا که من بهترین ها را برای شما می خواهم و یا عمل می نمایم واین چنین است که کار سخت می شود وصدای کسی به کسی نمی رسد و استعدادی کشف نمی شود و برای در اختیار گرفتن مسئولیت در آینده تربیت نمی گردد
ادامه دارد
