اگریادتان باشد درمقدمه مطلب با این عنوان که هرتمدنی دوران های مختلفی را پشت سرمی گذارد وعوارض خاص آن دوران ها را ازخودنشان می دهند که ذاتی و طبیعی آن دوره وتمدن می باشد بیان داشتیم که هنر رهبران و مسئولان تمدن ها دراین است که بدون هراس واحساس شرم وخجالت از آسیب هایی که می تواند آن تمدن را درمعرض تهدیدقراردهد واقعیت وجودی آنها را بپذیرند و ضمن انجام اقدامات پیشگیرانه ازعوارض آنها مراقبت های مطابق با آثاری که ازآنها درجامعه ملاحظه می گردد را برای بدرمان آنها به انجام برسانند.
زیرا که بر مبنای منطق آفرینش و قواعدی که بر اتصال دامنه علت ها به پدیده ها حاکم است وروندتعالی وتکامل آنها را تسهیل وتشدیدمی نماید آسیب ها منتظر مردم ومسئولان نخواهندماند تا آنها ضمن آشنایی یافتن با عوامل پیدایش و تاثیرآنها و پیدا نمودن انگیزه مبارزه مانع از رونق یافتن بازارآنها گردند
برای مثال زمانی که بحث ازانحطاط به میان می آید برخی از رهبران ومسئولان جامعه ما بدون آنکه بدانند آنکه دراین خصوص می خواهدسخن بگوید اساس وموجودیت احترام آمیزتمدن و شخصیت ممتاز نظام را قبول نموده وبا احساس مسئولیت دربرابراین بزرگی ها این فرصت را برای خودفراهم آورده است که پس ازمطالعه وتحقیق در مراحل وآثارتمدنی موجود و یافتن علایمی از پیدایش نشانه هایی ازانحطاط اقدام به اعلان خطر و دادن هشداردرخصوص انحطاط نماید برمی آشوبندکه ای داد وفریاد که گوینده ویا نویسنده این مطلب آدم بیمار ومغرضی می باشد که می خواهدچهره نظام وتمدن درحال رشدو شکوفایی درلوای انقلاب اسلامی را با این عنوان که درآن ظواهری ازانحطاط ظاهرشده است خدشه دار نماید وهواداران وعلاقه مندان جهانی وداخلی و آنانی را که می توانندبا قرارگرفتن درشعاع شعار ها و یا آشنایی با دست آوردهای انقلاب ونظام درسلک هواداران نظام وانقلاب جهانی اسلام درآیند نا امیدسازد ویا اساس رهبری ودرستی راه در نظام وانقلاب را زیرسئوال ببرد .
وبا این سخنان و اقدامات تبلیغی وسیع واغوا کننده چنان جوی را حاکم می نمایدکه گویی نویسنده ویا گوینده متن ومطلب ابتدا به ساکن آمده تا بگویدکه اساسا چیزی به نام تمدن ونظام اسلامی وجودنداردو یا اینکه انقلاب ویا اسلام عامل انحطاط بوده اند درحالی که او با ارائه تزکارهای خود ابتدا اعتقادخود را به واقعیت وجودی انقلاب ونظام اذعان می داردو به نام یک آسیب شناس با کندوکاو درنشانه ها اعلان می داردکه این بیماری صلابت حضورنظام وانقلاب که نویسنده هم عضوی ازجامعه تحت تولیت آنان است را درمعرض تهدیدقرار داده است و برای درمان آن می باید کارشناسان واهل فن بدنبال یافتن راه کارهای جدی باشند.
برای فهم حسی موضوع مثالی را ارائه می نمایم
همانگونه که می دانیدانسان ازنظر فیزیولوژیک موجود پیچیده ای می باشد که تنها درصورت استقرار یک سیستم پایدار که بتواندثبات داخلی او را تضمین کند می تواند به ادامه حیات وانجام فعالیت ها ومسئولیت های خوداقدام نماید وکمترین صدمه ویا اختلال وارده به سیستم فیزیولوژیکی فرد می تواندبا برهم زدن ثبات داخلی اورا بیمار،ناتوان ویا حتی فاقدتوانایی انجام وظایف ومسئولیت سازد که دراین صورت او را بایدبه سیستم درمان ارجاع داد تا متخصصان ذیربط او را برای بازگشت به ثبات وپایداری داخلی آماده سازند.
خوب اگر کسی ازمتخصصان که با این فرددوست است دریک دیدارخصوصی مثلا دریک شب نشینی با دیدن نشانه ای ازبیماری که احتمالا درصورت بی توجهی وعدم درمان باعث انحطاط درسلامت اومی شود و تازه خوداوهم متوجه این تغییرویا پیدایش این نشانه نشده به اوبگویدکه سلامت تودر مسیرانحطاط و به نوعی فرودآمدن ازجاده سلامت شده است باید او حرف متخصص دراین کاررا بپذیردوبه سرعت دنبال یافتن راه های درمان برودو یا با خوابانیدن سیلی آبداری زیر گوش متخصص ویا بلندنمودن صدای خود برعلیه آن متخصص که تودشمن منی و می خواهی با این حرف ها مرا نا امیدبداری اورا بیازارد ؟
مسلم است که پاسخ به این سئوال راه حل اول ویا فرصت را غنیمت دانستن وخودرا به پزشک ومتخصص های دیگرنشان دادن است تا اطمینان حاصل شودکه گفته های آن فرد تا چه میزان دارای خاستگاه عقلی می باشد ومسلم است که هیچ فرد دارای عقلی منافع وشخصیت خودرا با وروددرمیدانی که ادعاهایش قابل تاییدونشانه هایش قابل اشاره وانگشت گذاردن نباشددرخطرنمی اندازد ویا به بازی نمی گیرد
درثانی انحطاط ازجمله پدیده هایی می باشد که به چشم آمدن آثارش بدلیل آنکه خاستگاهش فرهنگی واخلاقی می باشد زمانی رخ می دهد که سالیانیست از آغاز روندآن گذشته است و به سادگی می توان با انگشت گذاردن روی یک نشانه زمینه وبستربسیارگسترده ای ازآن را به عریانی درجامعه ملاحظه و موردمطالعه قرار داد مثلا زمانی که شما فساد اداری را نشانه ای از انحطاط اخلاقی می شمارید و نشانه هایی دهها میلیاردی ازآن را آنهم نه به ریال وبلکه به یرو ودلارمشاهده می نمایید اینجا دیگرنمی توان آن را دست اندازی ویا دخالت دشمنان خارجی و موجودیتی محدودوخلق الساعه شناسایی ومعرفی نمود بلکه بایدپذیرفت که این نشانه مرضی بسیار مهلکی می باشدکه نشان می دهد تمدن اسلامی نوپای ما که به خون ورنج میلیونها شهید ومعلول و صدمه مادی دیده بنیادگرفته وسالها مبارزه و تحمل محدودیت وآزاردشمنان مختلف اعتبارو پشتوانه آن می باشد نیازبه مراقبت وبازتوانی دارد وهرکس دراین راه با گذاردن وقت وانرژی آستین ها را بالا زده تا با یک کارآسیب شناسانه یارو یاورنظام وانقلاب باشد دشمن نیست وقصدسیاه نمایی ندارد
وگرنه اگردشمن بود با سکوت ویا حتی پوشاندن آن آثار تلاش می نمودتا عوامل بوجودآورنده وگستراننده انحطاط از نظرها دور بمانند تا بتوانند مثل خوره سایراندام های سالم آن را نیزدرگیرکنندو ازکاربیاندازند
با این توضیحات هرچندغیرلازم ولی اجباری مجددا نگاهی به مفاهیم موردبحث می اندازیم تا درشمارگان بعدی این سلسله ازمطالب راه همواری را درپیش داشته باشیم
معنای لغوی انحطاط، فرود آمدن، پست شدن، به پستی گراییدن است.
واژه "اخلاق" از نظر لغوی جمع "خُلْق" به معنای خوی، طبع، سجیه و عادت است، اعمّ از این که آن سجیه و عادت نیکو باشد یا زشت و بد
ودرپایان این بخش این نتیجه را ارائه می نماییم که
هرگاه فرد یا جامعهای به انحطاط اخلاقی دچار شود، برخلاف میل خود به کارهای پست و پلید دست میزند و در جهت سقوط اخلاقی و تهی شدن از ارزشهای معنوی و الهی حرکت میکند.
ازاین روی انحطاط اخلاقی، خطرناکترین پدیدهای است که به آرامی و به تدریج، ریشههای فضایل اخلاقی جامعه را میخشکاند و اعمال خلاف ارزش را به عادتی تبدیل می کند که انجام ندادن آنها تحت عنوان بی دست وپایی و یا انجام دادن آنها تحت عنوان زرنگی ورندی شناسایی ومعرفی می گردد.
درباره من

«عضو مركز توسعه وبلاگ نويسي ديني خراسان جنوبي با كد عضويت 50051»
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
"شیخ بهایی"
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
"شیخ بهایی"
موضوعات
آرشيو
تاريخ: جمعه سیزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت: ۱۰:۱۷ ق.ظ
تازه ترين مطالب
لينک هاي روزانه
لينک هاي مفيد
ابزارک هاي وبلاگ