تاريخ: دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت: ۸:۴۶ ق.ظ
در سرای به هم کرده از پس پرده
مباش غره که هیچ آفریده واقف نیست
از آن بترس که مکنون غیب میداند
گرش بلند بخوانی وگر نهفته یکیست
.............................. .............................
بی گمان درنزدتمام موجودات زنده وهرآنچه که ازباب حکمتی و فلسفه ای آفریده شده است این انسان است که می کوشد با فراهم نمودن حجاب های مختلف نیت خود را از انظار دوردارد ودرخفاء و درمسیری دقیقا مخالف با فلسفه خلقت خویش ویا دربسیاری ازاوقات درمبارزه با حکمتی که در آفرینش اوبکارگرفته شده است فعالیت هایی را به انجام رساند
مثلا آنکه علمی آموخته تا به یاری دیگران بیایدو با هموار نمودن راه فعالیت وزندگی آنها را به سوی رفاه حمایت و هدایت نماید و یا آنکه قدرتی به هم زده ویا به لطایف الحیل آن را ازمردمان دریافت کرده تا با قیام برای تحقق عدالت امکان رشد و پرورش عمومی را فراهم آورد ویا آنکه به طروقی ثروتی بهم زده تا ازآن درمسیر دستگیری ازمستمندان بهره ببرد چرا با کنارزدن حجاب هایی چون خودخواهی غرور ،استبداددر رای و.....خودرا ازمردمان جدا می نمایدوبه جای پرداختن به فلسفه وجودی خویش که می بایدتوام با برداشتن باری از روی دوش مردم و کنارزدن مانعی ازپیش پای آنان باشدخود به باری سنگین ترازبارهای معمولی ویا مانعی دشوارترازهرمانعی تبدیل می شود تازه آن هم با این اطمینان که مردم نمی فهمندو سردرنمی آورندکه اوچه می کند ویا مکنون قلبیش ازاین همه ایجادمزاحمت برای مردمان چیست.
این افرادبایدبدانندکه اگرتمام امکانات پوشاننده جهان را به پرده ای برای استتار رفتار ها وفعالیت های خودتبدیل بنمایندو یا ازتمام ابزارهای ممانعت کننده رشد دانایی و آگاهی مردم برای دورداشتن درک آنها ازواقعیت های موجودبهره ببرند و یا درپشت چهره ای به ظاهر آرام وبا طمئنینه بخواهندقلب سیاه وناآرام خودرا به مکنونات ضد انسانی مملوسازند خدا برتمام مکنونات قلبی آنان آگاه است وبه روزباز پسین با بیرون ریختن کنه مکنونات قلبی آنان واقعیت و خبث طینت آنان رابرملاء خواهدساخت و تنبیهشان خواهدنمود.
