تاريخ: جمعه بیستم دی ۱۳۹۲ ساعت: ۵:۱۷ ب.ظ
درست است که پس از انتخابات ریاست جمهوری و تغییرات بوجودآمده درشاکله مدیریت اجرایی همه مدیران دریک برزخ یلا تکلیفی وحتی می شودگفت که بی برنامگی(چون مدیریت درایران با برنامه ریزی بیگانه است) به سرمی برنداما درواقع مسئول ورزش وجوانان ابهرازهمان آغازکار نشان داد که برای این پست متاسفانه دارای کاربلدی های مناسب ولازم نیست ونمی توان امیدی به اعمال تغییرات مثبت ویا متاسفانه حتی کنترل فرایندرو به سقوط وانهدامی که پس از خروج آقای جوان ازتربیت بدنی ابهر آغازشده بود ودردوران علایی مقدم به اوج خودرسیده بود داشت و این باوریست که درنزدهمه افرادی که به نوعی با ورزش وجوانان درارتباط می باشند موردتاییدویقین است
درچرایی پیدایش چنین وضعیتی درورزش ابهر حرف فراوان است اما اگربخواهیم برای نمونه هم که شده مواردی را مطرح نماییم می توان به نکات ذیل اشارت داشت
1- تبدیل ساختارو سازمان مسئول ومتولی به مجموعه ای با کارکردهای دراختیاریک ویا چندنفرو یا جریانی خاص تا جایی که کلیه امکانات آن امروزه عملا به اسباب فعالیت های اقتصادی آنان تبدیل گردیده است به نوعی که با اجاره دادن سالن ها عملا این امکانات درتیول افرادی که نان ازآن محل می خورند (وچون بختک بر روی بدن نیمه جان ورزش افتاده اند وامانش را بریده اند)قرارگرفته ویا مصادره شده است.
2- فراری دادن دارندگان دانش مدیریت و کسوت ورزشی به نحوی که امروزه درحول وحوش سازمان ورزش وجوانان ابهرکسی که دارای تخصص ومهارتی درحوزه های مختلف ورزش ویا استخوان خردکرده درمیادین آن باشدوجودندارد واین ازبرای آن است که مشاوران وخط دهندگان جناب رئیس عمدتا ازافرادی هستندکه دوست ندارندبا حضور دارندگان تخصص و صلاحیت کارازدستشان دربرودویا نانشان آجر گردد.
3- نداشتن صلابت واقتدارلازمه مدیریت درمجموعه حاکم بر اداره تربیت بدنی ویا ورزش وجوانان ابهر تا جایی که تا به امروز ازسوی مسئول و یا مدیران ستادی ایشان کمترین اطلاعاتی درخصوص برنامه ها واهدافی که آنان دنبال می نمایندبه صحن علنی جامعه داده نشده است ویا کمترین تغییرمثبتی درروندرو به انهدام جامعه ورزشی ابهر به چشم نیامده است
4- عدم توجه و تمایل به مشورت گرفتن از دارندگان کسوت و یا دانش مدیریتی درعرصه ورزش وجوانان وادامه راه بسته مدیریت گذشته از طریق اتکاء محض به چندنفرکه ازچندسال پیش در اداره تربیت بدنی کنگر خورده ولنگرانداخته اند وبه نوعی باعث انهدام درمنابع وظرفیت های بالقوه ورزشی شهرستان شده اند.
به اجمال آنکه امروزورزش ابهربه تبع ورزش استان دوران احتضاری را می گذارند که ثمره سالیان دراز تبدیل شدن عرصه مدیریت مسئولانه به محفلی برای برخی ازافراد ودوستان آنها شده است تا جایی که نه درمیادین ما شوروحرارت جذب جوانان وجودداردونه درمدیران ستادی استان ومدیران میانه آن درشهرستان ها برنامه ای برای تغییرمثبت درکیفیت وکمیت برنامه ها وجوددارد ونه دراهالی جامعه ورزش آن حوصله و همت لازم باقی مانده است که با نشان دادن تعصب به سازمانی که خودازآنندو یا بخش قابل توجهی ازعمرخودرا برای اعتلای آن مصرف نموده اند انگیزه وانرژی تحول خواهی را در رگ های فسرده آن بدمند
امروز ورزش استان زنجان موجودیت بیماری را می ماند که با رخنه نا امیدی وبی برنامگی خودرا برای ملاقات با ملک الموت آماده نموده است که برای برون رفت ازآن ضرورت ایجاب می کندکه مسئولان ارشداستانی مخصوصا استاندار واکیپ هایی که مسئولیت یافته اندتا با انتخاب وانتصاب مدیران جدید روح تازه ای را به کالبدناتوان ورنجور مدیریت استان تزریق کنندبه خاطراولویت واهمیتی که ورزش درسالم سازی نیروی انسانی ومحیط های فعالیت آن دارد اقدام عاجلی را برای اعمال تغییرات درمدیریت ورزش استان بکاربرند تا بلکه به تبع آن اقدامی برای رهاندن ورزش ابهراز مدیریت ناتوان و بی انگیزه صورت گیردوگرنه ادامه روندموجود،باقی مانده انگیزه و انرژی درنزدجامعه ورزش را هم به یغمی خواهدبرد که بازتوانی و یا احیای مجدد آن اگرغیر ممکن نباشدمشخصا بسیارزمان بر و پرهزینه خواهدبودکه ازنظر منطق نزدیک نمودن هزینه به فایده که ازمشخص ترین صفات انسان های توسعه یافته می باشد غیرعلمی وتاسف بار خواهدبود
