تاريخ: سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲ ساعت: ۹:۵ ق.ظ
مباش غره به گفتار مادح طماع
که دام مکر نهاد از برای صید نصیب
امیر ظالم جاهل که خون خلق خورد
چگونه عالم و عادل شود به قول خطیب
.............................. .....................
بدون تردیدیکی ازعوامل اصلی فریب ویکی ازموانع بزرگ سرراه توسعه تملق ومداحی می باشد زیرا که با قلب واقعیت و تزریق آن به رگ و گوشت جامعه اختلاف وشکافی درجامعه ایجادمی شود که در درون آن تنها نفاق وبدعهدی نهادینه وجایگزین می گردد زیرا آنکه به قهرو غضب امیری سخت گیرو ظالم گرفتارآمده است وباورنموده که هیچ امکانی برای تغییرشرایط عمومی ودست یابی به رفاه درعهد او وجودندارد مطمئنا با مداحی فردی متملق باورواعتقادخودرا فرو نخواهد گذاشت و هیچ فرد تثبیت شده به برخوردغضب آلودبا مردم به این ذهنیت نخواهدرسیدکه اگر به عدالت رفتارکند و یا صفات موردشمارش درمدح را درخود بپروراند می تواندمفیدبه حال وروزمردم وجامعه باشد
پس هردو سوی جدال نابرابردرعرصه قدرت یعنی مردمان وحاکمان بایدبدانندکه مداح متملق خودصیادچیره دستی می باشد که با قلب واقعیت و بزرگ نمایی آنچه که خودساخته است صیاد بیرحمی می باشد که طعمه خودرا تنها دروجوداختلاف درمیان مردم وحاکمان جستجومی کند زیرا که تنها درسایه این اختلاف است که اومی تواند واردگردد وبا مشتبه نمودن امری که مردم اساسا وتحت هیچ شرایطی آن را باورنخواهندنمود به تولیدادبیات و الفاظی اقدام می نمایدکه اگربرای مردمان کار نشود حداقل برای اونان می گردد ازاین روی است که درتمام مکاتب و تمدن های انسانی مداحی وتملق مذموم شمرده شده است زیرا که انسان آشنا به اهداف خلقت و متعهدبه پیگیری رسالت خویش نیازی به تملق ومداحی نمی بیندزیرا می داندکه ازآنچه که دررابطه با اوگفته می شودبزرگتراست وازآنچه که او بدان ستوده می گردد کوچکترمی باشدزیرا که ستایش مخصوص ذات اقدس خداوندی می باشد وآنکه ازستایش خودخوشش بیاید محققا همراه وهمذات شیطان می باشد که برخداوندخویش طغیان نموده است
