وبلاگ فرهنگی ،اجتماعی ثمر ابهر

خانوادگی ،اجتماعی،ثمرابهر،وبلاگ

درباره من
«عضو مركز توسعه وبلاگ نويسي ديني خراسان جنوبي با كد عضويت 50051»
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ  ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.

پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
                         "شیخ بهایی"
نويسنده :حسن اسدی
تاريخ: شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۲ ساعت: ۹:۴۵ ق.ظ
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
هنر مهارت دریافت رمز پرداختن به احساسات ذاتی انسان وانطیاق آن با لطافت و زیبایی های طبیعت است برای آنکه انسان دردوران حیات خود تنها نماندویا خودرا بیرون ازطبیعت احساس نکند وازهمین روست که حافظ معتقداست قلندرانی که بواقع دنبال ملامت خودخواهی وخودبرتر بینی می باشند با افرادی که برای خود وموقعیت اکتسابی خویش اعتبار وارزشی فراترازمعمول قیلنداحترامی قائل نمی شوند چون اعتقاد دارندکه چنین افرادی با کنده شدن از ذات پاک انسانی ودور افتادن ازمجموعه طبیعت آذین به هنری ناب نشده اند
(واژهٔ قَلَندَر به معنی درویش آزاد و دوره‌گرد است.
به گفته منابع قدیم و جدید، واژهٔ قلندر از کلمه ترکی قال (به معنی پاک و پاک سرشت) گرفته شده‌است شمار اندکی نیز آن را از ریشهٔ فارسی «کلانتر» (به معنی بزرگتر و کهتر) دانسته‌اند
قلندران جماعتی از صوفیه ملامتی بوده‌اند که ملامت نفس و عدم تظاهر به آداب و رسوم اجتماعی و مذهبی را تا مرز بی‌قیدی و تخریب عادات کشاندند. قلندریه در حدود قرن هفتم هجری در خراسان، هند، شام و بعضی بلاد دیگر شهرت و فعالیت داشته‌اند. البته سابقهٔ قلندریه از قرن هفتم فراتر می‌رود؛ اما اوج شهرت آنان در این زمان بوده‌است.)
قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست