تاريخ: پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت: ۱۰:۴۶ ق.ظ
ازسلسله مطالب با عنوان ساختار شهری، دانش بنیان(40)
.............................. .............................. ..................
درشماره گذشته مطلب توضیحی درخصوص ضرورت توجه به نظارت ونقد منتقدان توسط شهردار و شورا ارائه دادم وبا بیان این نکته که نباید شورا وشهرداری تمام همت خودرا صرف ساکت نمودن مطبوعات وفعالان عرصه نقد بنمایند زمینه را برای بررسی موضوع مهمی که ازاصول اخلاقی ما می باشد ولی متاسفانه مسئولان ما بدان توجه نمی نمایندویا شوربختانه درمسیر خلاف آن عمل می کنند آماده ساختم که امید وارم دراین مطلب با شکل جامعتری بدان بپردازم.
امام علی(ع) می فرمایند ویا به تاکیدبه مردم می گویند که:
سلونی قبل ان تفقدونی، فوالله لا تسألونی عن شیٍ مضی و لا عن شیءٍ یکون الّا أنبأتکم به.
از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید، به خدا قسم پاسخ هر سؤال شما را درباره گذشته، یا حال و آینده می دهم.
چرا با اشاره به این فرمایش موکدازامام علی(ع) خواستم مطلب را ادامه دهم سئوالیست که اگربه پاسخ آن عنایت فرماییدملاحظه خواهیدنمودکه مسئول ومتولی امورمردم باید ازمردم بخواهد که ازاو پرسیده شود که برای چه ویا چرا چنان تصمیمی گرفته است ویا چرا چنین برنامه ریزی داشته است .
دوستان حتما خواهندگفت که این بحث چه ربطی به فرمایش امام علی (ع) دارند ایشان با عنایت به موقعیت امامت وخبر از غیب ازمردم می خواستندکه ازایشان دررابطه با امورمهمتری بپرسند وما مسئولان که افراد عادی می باشیم وای بسی که با عنایت به رانت ها ولابی هایی که برخوردارازآنها بوده ایم ازراندمان هوشی متوسطی درجامعه برخوردارباشیم چگونه می توانیم پا جای پای علی(ع) بگذاریم وبگوییم که ازما بپرسید قبل ازآنکه مرا ازدست بدهند .
درپاسخ به این دغدغه می خواهم به این نکته نظر دوستان را توجه بدهم که دوستان امام (ع) دراین فرمایش خودبه یک موضوع بسیاربدیهی اشاره می نمایند که درفهم آن اصلا نیازی به دانایی غیبی نیست زیرا که اگرچنین بود حتما می باید رسول خدا که به صورت مستقیم با منبع وحی ارتباط داشتند درهر موقعیتی ودرهروضعیتی به مردم می گفتندکه ازمن بپرسیدتا درسترین راه را به شما نشان دهم ویا برای هرمشکلی که بود ویا ایشان احتمال ایجادآن را میدادند پاسخ ازغیب می آوردند ونمی گذاشتند تا مردم درزمان خودشان وبعدازآن دچارمشکلات گردند وبه قرآن،سنت،اجماع وعقل نیازداشته باشند ویا سایرائمه همه بارها به این نکته اتکاء می کردند ودرنهایت مردم را مجاب می نمودندکه بپرسند درثانی آنجا که علمی هست وبایدبه مردم داده شودچه نیازی به پرسیدن هست
پس تفاوت درچیست که نبی گرامی اسلام(ص) نمی فرمایندویا سایر ائمه(س) چنین تاکیدی ندارندزیرا که همه آنها همچون امام علی(ع) به عالم غیب راه داشتند اما امام علی می فرمایندوبه تاکیدازمردم می خواهند؟
پاسخ به این سئوال بسیارساده است وآن اینکه در میان ائمه تنها امام علی (ع) مسئولیت مستقیم حکومتی دارند ومردم می توانندایشان را درقبال امانت هایی که دراختیار متولی و حاکم قرارمی گیردمورد مواخذه قراردهند.
پس ایشان اگر می فرمایندازمن بپرسید منظورشان این است که مردم موظفند تا ازفلسفه اتخاذتصمیم ها بپرسندوبه این کارعادت نمایندتا حاکمان بعدی بدون توجه به نظر ورای مردم چیزی را انتخاب نکنندکه مردم ازفلسفه وجودی آن بی اطلاع باشند وبدین دلیل همراه وهمسو با حاکمان نگردند وازاین روست که ایشان می فرمایند.
به خدا قسم پاسخ هر سؤال شما را درباره گذشته، یا حال و آینده می دهم.
زیرا این گذشته ،حال ویا اینده آیتم هایی هستندکه مسئولان بایدبدانها توجه داشته باشندتا برنامه ریزی های خود را برمبنای آنها انجام دهند ویا این سه مولفه ودانایی دررابطه با آنهاست که یک مدیر و حاکم را در هدایت امور توانا نشان می دهد زیرا که
با نگاه به گذشته و درستی کارصورت گرفته درآن ویا غفلت هایی که بوده می توان گفت که اگرامروزمردم دررفاه ویا تنگنا می باشند چه علتی باعث آن بوده است تا اگر رفاهی عایدمردم شده با کاربیشتردرآن حوزه بتوان رفاه وآسایش بیشتری را نصیبشان نمود ویا اگرمحدودیت وضعفی وجودداردبا یافتن علت آنها وحذف ویا کنترلشان معایب را برطرف نمود
همچنین با نگاه به حال می توان گفت که مردم ازچه کمبودهایی دررنجندوریشه پیدایش آنها درچه بوده است ویا با عنایت به روندی که اموردارندمردمان درآینده چه نیاز هایی خواهندداشت تا برای آنها فکری شود
و درنهایت با نگاه به آینده می توان متوجه این واقعیت شد که با عنایت به منابع مادی ومعنوی دراختیاروفرصت هایی که وجودداردچگونه می توان برنامه ریزی نمود تا تهدید ها را به فرصت تبدیل کرد.
پس دوستان شورایی و حاضران دراریکه تصمیم گیری شهرداری که درجایگاه وموقعیتی همسان با امام علی(ع) قرارگرفته اند وچون ایشان باید مسلح به دانش وتجربه پاسخ دادن به سئوالات مردم درخصوص گذشته وحال و آینده باشند بایدمثل ایشان درهر نشستی که با مردم ورسانه ها به عنوان چشم وگوش مردم دارند ازآنها بخواهندکه قبل ازآنکه دیرشود سئوالات خود را ازآنها بپرسند تا ضمن آشنایی با فلسفه تصمیم های شورا ومدیریت اجرایی شهرداری همراهی وهمگامی خود را با بهینه نمودن تولیت شهرداری بر منابع وفرصت ها اعلان بدارند ونظرات خودرا بدانها انتقال دهند.
درثانی دوستان درشورا وشهرداری بایدبه این نکته وقوف داشته باشندکه مدیریت برزمان ومنابع جز ازطریق دانستن این نکته که مردم چه می خواهندامکان پذیر نمی باشد زیرا که مردم با رای دادن وانتخاب نمایندگان شورا وبه صورت غیرمستقیم شهرداری وکلایی را برمی گزینندکه ازمنافع وحقوق آنها دفاع نمایندواین دفاع میسرنمی شود مگرآنکه فرصت هایی فراهم شودکه مردم بگویندکه دوست دارندشهرشان چگونه ساخته شود ویا می خواهندکه مسئولان چه چیزی را برایشان تدارک ببینند ویا درنهایت بگویندکه ازچه نوع مدیریتی برمنابع وفرصت ها خوششان می آیدوازچه نوعی ازاقدامات ناراحت می شوندودوست ندارندکه درامورآنها بکار گرفته شود واین میسرنمی گردد مگراینکه رسانه ها درخصوص دریافت نظرات مردم وانتقال آنها به مسئولان فعال باشند.
جایی که مدیری فعال مطبوعاتی را به سرش می گیرد وحلوا حلوا می کندوچون نمی نویسدوانتقادی نمی کند نقل محفل ومجلسش می کند درعمل کارخلاف اخلاقی را درجامعه تسری می بخشد که زمینه ای شدن آن باب امر به معروف ونهی را ازمنکررا مسدودمی سازد.
دوستی که فکرمی کند جایگاه گذشته اش ویا نفوذی که درنزد مسئولان قضایی وانتظامی دارد می تواندمانع ازشکل گرفتن فرایندانتقاد ازشورا وشهرداری گردد و ازاین امکان نهایت بهره را می برد بایدبداندکه درعمل با نص صریح قرآن درموضوع عمل به وظیفه امربه معروف ونهی ازمنکر مقابله می نماید حال چه این کاربه ارعاب صورت گیردویا به تحبیب زیرا که وظیفه اوبه تاسی ازفرمایش امام ومقتدای شیعیان علی(ع) می بایدتاکید برپرسیدن قبل ازدیرشدن باشد دیرشدنی که محصولش ممکن است حیف ومیل در منابع وفرصت ها وازسرنشناختن وندانستن باشد ویا استبداد دررای ناشی ازترساندن وخودمحورانه عمل نمودن
ادامه دارد
