تاريخ: دوشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۵ ساعت: ۱۱:۵۷ ق.ظ
قبل از این درهرجلسه حتی بسیار رسمی حضور می یافتم احساس می کردم که حرف ها و ارتباط ها و اقعی نیست وهرکسی به مرتبت و مقامی که دارد مود تملق قرار می گیرد و یا در برابر مقام های فرا دست چاپلوسی می کند وازاین روی هیچ موقع احساسی و اقعی از دوستی ها و دغدغه ها به من دست نمی داد ویا به نوعی فضا را مجازی دریافته و سعی می کردم که کمتردر آنها حاضر شوم
با پیدایش فضاهای اینترنتی فکر می کردم که در اینجا چون آن حس نزدیکی و حرمت چشم در چشم شدن وجودندارد ارتباط ها از سطح حمایت های منفعت طلبانه ،تملق گویی های نوکر صفتانه ودر نهایت گندم نمایی و جو فروشی های رندانه گذر خواهد کرد وبا رسیدن به دوستی های پایدار واطمینان حاصل از آن هرکس حرف دلش را آنگونه که هست بیان خواهد داشت اما حیف که متاسفانه نه تنها این گونه نشد بلکه فضایی چون تلگرام که در سطح جهان یکی از بهترین امکانات بی واسطه و بدون نظارت و سانسور ارتباطی می باشد در ایران ما چنان آلوده شده است که در آن آدمی خود را از هر فضای مجازی مجازیتر می یابد
مثلا مجموعه ای که نام خبرنگاران به خود الصاق می نماید به پاتوقی از لایک زنی های صمیمانه تبدیل می شود که گویی عده ای در اینجا جمع شده اند تا برای هر چیزی که برخی می نویسند لایک بزنند و یا در تاییدش شکلک بفرستند
ویا همین فضا برای این شکل گرفته که هرکسی هر چیزی دلش خواست بدانجا ارسال کند آنهم نه تولید و نوشته خود بلکه کپی پیست هایی که دهها بار در خود همین فضا منتشر شده است
ویا گروه هایی با نام های تخصی شکل گرفته اند که می باید به تناسب نامشان کار نظارتی بر نهادها و سازمان های رسمی اعمال کنند که متاسفانه در آنها هم کپی پیست بی محتوا و تکراری کار را تعطیل نموده است
براستی کسی نیست ازاین دوستان بپرسد که از خودتان چی دارید واگر نویسندگان آن مطالب نبودند و چنین مطالبی تولید نمی کردند شما چه می کردید؟
بدتر از اینها حکایت افرادی است که در حمایت ازاین و آن سینه چاک می کنند و فضای مجازی رسانه ای را با چاله میدان اشتباه می گیرند و با استفاده از بدترین الفاظ ویا کپی پیست بدترین مطالب منتشر شده سعی می کنند که منتقدان را مجبور به سکوت نمایند در حالی که اگر فضای مجازی در دستور کار جریان های اطلاع رسانی قرار گرفته هدف اصلی این بوده که افرادی که امکان انتشار مطالب خود را بر اثر اعمال اراده های نظارتی نمی یابند و یا کسانی که جرات ابراز نظرعلنی در خصوص نوع اعمال اراده های مدیریتی و سیاسی را ندارند در چنین فضاهای وارد شوندو حرف خودشان را بزنند و یا اینکه با تمرین حرف زدن و نوشتن مجال آن را بیابند که اگر در موقعیتی واقعی قرار گرفتند حرفشان را بدون دلهره و ترس بیان دارند نه اینکه اینجا هم عناصرفشاروبه نوعی خود سربا استفاده از شیوه های معمول در فضاهای واقعی عرصه را بردیگران تنگ کنند
موضوع دیگری که در این فضاها مورد عنایت قرار نمی گیرد بحث مربوط به یادگیری است که این مهم تنها از محل کپی پیست های سونامی گونه حادث می شود زیرا در جایی که اطلاعات فله ای و بدون نشانه گذاری و رتبه بندی ارائه شود آنجا دیگر نمی توان چیزی یاد گرفت زیرا که موج مطالب بی پایه و اساس انگیزه و روحیه گزینش و تمرکز را از بین می برد و به نوعی آدمی را از پی گرفتن چیزی که بدنبالش بود متنفر ومنزجر می کند
اما اگر از همه موارد فوق بگذریم چیزی که فضاهای مجازی را مجازی تر می کند این است که گویی دراین فضاها همه تصمیم دارند که حرف خود را بزنند وکسی قرار نیست به حرف و گفته دیگران آنهم حتی اگر بسیار شنیدنی و مهم باشد گوش دهد هرچند که این دردی است که در طول تاریخ بدان مبتلا بوده ایم و همه بد بختی های ما ازآن است اما دراین فضاها بشدت نهادینه شده است
پس با عنایت به این همه مشکل ومعضل در چنین فضاهای چه می کنیم و دنبال چه می گردیم ؟
