وبلاگ فرهنگی ،اجتماعی ثمر ابهر

خانوادگی ،اجتماعی،ثمرابهر،وبلاگ

درباره من
«عضو مركز توسعه وبلاگ نويسي ديني خراسان جنوبي با كد عضويت 50051»
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ  ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.

پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
                         "شیخ بهایی"
نويسنده :حسن اسدی
تاريخ: شنبه سیزدهم خرداد ۱۳۹۶ ساعت: ۹:۴ ق.ظ

مهارت حفظ امکانات و منابعی که شناسایی شده اند اما بکار گرفته نشده اند
اگر توسعه را روند بهبود مستمر، تدریجی و کیفی همه نگرش ورفتار آدمی محسوب داریم این بهبود بدست نمی آید مگر آنکه
1- بانک اطلاعاتی کاملی از داشته های شناسایی شده چه آنهایی که در حال بهره برداری می باشند و چه آنهایی که بنا بدلایلی از گود حضور و تاثیر گذاری عملی بیرونمانده اند دراختیار داشته باشیم
2- از آنهایی که خود را به معرکه ارزیابی و گزینش ارائه کرده اند و در جهت اثبات توان مندی های خود کوشیده اند برای تقویت مبانی نگرشی و رفتاری برای حضور و تاثیر گذاری دعوت بعمل بیاوریم و اجازه ندهیم که با بیرون از گود رقابت ماندن انگیزه و انرژی خود را از دست بدهند
برای مثال ما در هر مقطع انتخابات مثلا در ریاست جمهوری هزاران نفر را با مدارک ومهارت های مختلف کاندیدا و نامزد ابتدایی مشاهده می کنیم و یا در انتخابات مجلس دهها هزار نفر را در صف نامزدان نمایندگی مجلس مشاهده می کنیم و در نهایت در انتخابات شورا های شهر و روستا ممکن است که این عدد به صدها هزار تن برسد
آیا همه این افراد را می توان آدم های الکی خوشی دانست که مجض مشغولیت و یا مطرح ساختن خود گام دراین وادی گذارده اند و یا بسیاری ازآنها افراد با درک وشعور بالایی می باشند که صرفا از محل دغدغه هایی که داشته اند وارد در این عرصه شده اند ؟
مطمئنا پاسخ این سئوال همان است که در بخش دوم سئوال مطرح شد یعنی آدم های با درک بالایی می باشند که وارد در عرصه های انتخاباتی می شوند تا اگر مورد اقبال قرار گرفتند بتوانند در خدمت حفظ و ارتقای منافع عمومی جامعه باشند حال اگر دراین معرکه
1- بدلیل محدودیت کرسی مسئولیت
2- فقدان کار منسجم تشکیلاتی
3- سطح پایین فرهنگ واقعی مشارکت در تشخیص سره از ناسره
آنهایی که باید به حق واقعی قرار گرفتن در کرسی تصمیم گیری دست بیابند و نمی توانند بسیار بیشتر از آنهایی هستند که بر می خورند و دراین جایگاه ها قرار می گیرند مشکلی است که ما داریم و سیستم اجتماعی ما باید با راه انداختن فرایند های جدی پژوهشی و تحقیقاتی این معضل را حل کند اما تا آن زمان نیاز به این هست که مجموعه های رسمی و حتی نیمه رسمی ایجاد شود که بتواند با کار تیمی مناسب راه های با انگیزه و در میدان نگه داشتن این افراد را در عرصه های مختلف تصمیم سازی و نظریه پردازی پیدا کند تا مبادا با خروج فله ای و دلسرد کننده آگاهان واقعی با خسران عظیم
1- واگذار شدن کار به افراد با کارایی کمتر بر اثر غلط بودن شیوه های انتخاب
2- از دست دادن افراد با انگیزه ودر بسیاری از اوقات بسیار توانمندتر از درراس قرار گرفتکان مواجه شویم و بزرگترین سرمایه و یا لازمه توسعه یعنی نیروی انسانی توسعه یافته را از دست بدهیم
بدین لحاظ راه این است که بعد از برگزاری هر انتخاباتی دنبال افرادی که نتوانستندویا نگذاشتند تا رای بیاورند باشیم تا با حفظ و بهره برداری از توان آنها مراجع و مراکز تصمییم گیری را با تولید فکر علمی و نظارت مسئولانه تحت هدایت بگیریم زیرا از قدیم گفته اند که ضرر را از هر کجا که جلوش رابگیری منفعت است!!!