مهارت پیوند زدن امید به و اقعیت ها
در ترکی مثلی داریم که در آن گفته می شود(امید یمکدن ییدی) امید به اینکه بدست خواهیم آورد وخواهیم خورد بسیار بهتر است از داشتن وخوردن
زیرا که با داشتن چنین امیدی می توان همیشه اطمینان به دست یابی وبرخورداری داشت و انگیزه کار و تلاش را به عنوان یک سرمایه و محرک در اختیار گرفت اما این مهم را هم باید بخاطر داشت که نمی توان به هر موجودیتی وبرای تحقق هر هدفی امید بست همچنان که قرآن می فرماید آنکه در حال غرق شدن است به هر چیز بی مایه وپوچی چنگ می اندازد
پس امید نباید از نوع امیدی باشد که غریقی بدان متوسل می شود و یا از نوع انتخاب و دلبستگی باشد که از محل حالا جهنم به این هم امید وار می شویم خدا را چه دیدی شاید که افاقه ای کرد بلکه امیدی می تواند انگیزه ساز باشد که مبتنی بر واقعیت ها باشد برای مثال
منی که می دانم آدمی که قدرتی و مسئولیتی دارد این امکان را ارث پدری و به نوعی غنیمت جنگی محسوب می دارد وچون بدان دست یافته است به هیچ عنوان راهی و منفذی باز نمی گذارد که مردمان هم به سهمی که در آن قدرت برای بهروزی و بهسازی زندگی دارند دست یابند چگونه می توانم امید وار به این باشم که شاید معجزه ای رخ دهد وتمامیت خواهی چون او مفری را برای ورود وبهروزی مردم ایجاد کند
ویا آدمی که می دانم با در اختیار داشتن قدرت و ثروت به موقعیت فرادستی رسیده وخدا را بندگی نمی کند ودر هر کلام وحرفش هزاران زخم زبان خوابیده است چون موقعیت حرف زدن می یابد حرف هایی را برزبان بیاورد که بشود از آنها کلمات قصاری استخراج کرد که تاریخی شوند ومرهمی برای دردهای مختلف مردمان شوند
ویا آنجا که می دانم ومی بینم که سگ درش به خودش هزاران بار شرف دارد چگونه می توانم امیدم را به سرای او ببندم و بدون آنکه توسط اخلاق زشت و غرور بی حد او تکه پاره شوم مرحمتی قابل اعتنایی دریابم
پس می بینید که امید بستن و یا امید داشتن اگر چه که در فرهنگ انسانی یک ممیزه بسیار ارزشمند شناخته می شود اما اینگونه نیست که بتوان طناب امید واطمینان را به کمر هر آدمی وهر موقعیتی بست وبا اطمینان به مروت ومردانگی اوبه چاه زندگی رفت ودست پر بیرون آمد بلکه باید در هر امید واری واقعیت هایی در نظر گرفته شود که در نگاه به آدمیان یکی از مهمترین این و اقعیت ها اطمینان به سخی بودن طرف مقابل ویا از طایف سخاوت بودن طرفی است که بدان امید بسته شده است و یافتن چنین آدمی به حق مهارت بسیار بزرگی را طلب می کند
درباره من

«عضو مركز توسعه وبلاگ نويسي ديني خراسان جنوبي با كد عضويت 50051»
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
"شیخ بهایی"
به نام خدا
کار را با نام خدایی آغاز می کنم که آرامش دهنده دل هاست خدایی که عشق را آفریدوبه انسان یاد داد که دوست بدارد وامیدوارم در راهی که آغاز نموده ام آنچه از دلم بر می آید بر دل های مشتاق به محبت مردم عزیزمان بنشیند زیرا که من هم به محبت تمام مردم نیاز مندم وبرای جلب آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم
و امادر باره وبلاگ ثمر ابهر
پیدایش فضای مجازی و کاهش رسانه های سنتی در شهرستان ابهر و بر خورد سلیقه ای اربابان آنها به اجباربرای ایجاد ارتباط با مردم خوب ابهر استفاده از فضای مجازی را انتخاب نمودم که آرزو دارم در بهره گیری از این امکان مناسب اولا به هوای نفسم اجازه جولان ندهم ثانیا تنها برای ارتقاء سطح فرهنگ منطقه فعالیت نمایم و در نهایت اینکه چیزی را بنویسم که مرضای خداوند متعال و صاحبان حق باشد در این راه چون خود را کم توان و نیازمند کمک می دانم از عموم دوستاران فعالیت های فرهنگی در خواست می کنم که مرا در بجا اوردن رسالتی که بر دوش خود احساس می نمایم یاری دهند.
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی در بسته باز کردن
"شیخ بهایی"
موضوعات
آرشيو
تاريخ: سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ ساعت: ۱۲:۲۰ ب.ظ
تازه ترين مطالب
لينک هاي روزانه
لينک هاي مفيد
ابزارک هاي وبلاگ