گفتند و ما قبول نمودیم که شورا محل تمرین دمکراسی وشهرداری محل پراتیکی نمودن مهارت های کسب شده در زمین تمرین شورا و یا دمکراسی می باشد اما متاسفانه ندانستیم که اساسا دمکراسی چیست تا بر مبنای ماهیت آن ویا عینیت بخشیدن به محتوای آن برنامه های تمرینی خود را تدوین بکنیم و یا نخواستند و نگذاشتند تا بدانیم که دمکراسی چیست وبا چه تمرین هایی می توان آن را محقق ساخت و از برای همین است که سه دوره از شورا را تجربه نمودیم ودر این حدود چهارده سال یازده شهردار عوض شد واساسا تمرینی برگزار نشد تااز ما برای تمرین دعوت شود و نه آنانی که برای تمرین دعوت شدند وحتی به عنوان یار اصلی در تیم شورا و شهرداری برگزیده شدند و با تمرین وبدون تمرین نان از تنور دمکراسی خوردند ندانستند که این تمرین می باید برای کسب نام وافتخار ویا بجا گذاردن کارنامه ای روشن به انجام رسد وازاین روست که اگر امروز کسی بخواهد به شش سال گذشته توجه نماید و با آنالیز ساختار موجود در حوزه های مختلف اجتماعی اعم از فرهنگی،سیاسی و حتی اقتصادی دنبال این باشد که آیا در آنها اثری از وجود چهارده ساله شورا و یا دمکراسی برآمده از مشارکت در شکل دادن به رفتار هایی شورایی به چشم می آید بدون شک به این نتیجه خواهد رسید که در ابهر اگر تا حدودی شورای اول را بکناری بنهیم دو شورای دیگر محصولی جز فرصت سوزی و برباد دادن امکانات نتیجه ومحصولی از خود باقی نگذارده اند که خوشیختانه به دلیل وجود فضای آزاد رسانه ای در دولت اصلاحات و هفته نامه های جاودانه ای چون بهار زنجان و ابرچای و افق تاحدودی شورای دوم تحلیل و نقد شده است اما به خاطر شرایط حاکم بر فضای رسانه ای و تعطیلی سه هفته نامه مذکور و بی تفاوتی و یا دمدمی مزاجی ندای ابهر شورای سوم از قرارگرفتن درزیر تیغ نقد واقعی و علمی بیرون مانده و امروز به حق کسی نمی تواند بگوید که آیا شورای اسلامی شهر ابهر در دور سوم آن بواقع عملکرد قابل اعتنایی داشته و یا این دوره از شورا در تکمیل فرایند ایجاد شده در دور دوم باقیمانده اعتبار وارزشی را که در زمان شورای دوم مصون از گزند وآسیب مانده بود بر باد داده است ؟
در پاسخ به این سئوال و یا راه اندازی فراینذی که بتواند امکان رفع ابهام از فعالیت های شورا و شهرداری در دور سوم شورا را فراهم کند لازم می آید که ابتدا نگاهی بوظایف شهرداری ازطریق نگاه به بخش های بودجه آن بیاندازیم تا مشخص شود که شورا و شهرداری در دور سوم چه کاری می بایست انجام می داده اند که موفق به این کار نشده اند.
همانگونه که می دانید بودجه شهرداری از دو بخش عمرانی و فرهنگی تشکیل می شود که هردو بخش آن برای اجرایی شدن نیازبه تصویب از سوی شورا دارند ویا به عبارتی اعضاء شورا باید با میدان دادن به مردم برای شرکت در بازی حکومت مردم بر مردم از خواسته ومیل درونی آنها استخراج نمایندکه نیاز و مطالبه فرهنگی مردم چیست و برای برطرف نمودن تنگنا های موجود در مسیر احساس رفاه و آسایش نمودن مردم چه طرح و برنامه های عمرانی باید در شهر به انجام رسد.
با این حساب این سئوال پیش می آید که آیا اعضاء شورای اسلامی ابهر که به مردم و مشارکت آنها در بازی دمکراسی بهای لازم را ندادند وحتی جمعی از آنها را در کمسیون های مختلف فنی شورا گرد نیاوردند تا اگر کسی برنحوه عمل آنها در پداختن به دمکراسی خرده گرفت بگویند که ما کمسیون ها را داشتیم خود قادر بودند و یا به زبان بی رحمانه و بی ادبانه خود آنها می دانستند که نیاز های فرهنگی شهر چیست و یا محدودیت ها وکمبود های عمرانی در کدام بخش از جامعه وجود دارد که مانع از آرامش و آسودگی مردم می شوند؟
من به عنوان شهروندی که بیش از هرکسی در انتخابات شورا وبرای مشارکت مردم در انتخاب خوب تلاش نمودم و بیش از هر کسی نوع و مقدار فعالیت های شهرداری و شورا را در سه دوره گذشته را زیر نظر داشته ام به صراحت و با اطمینان بسیار بالا اعلام می دارم که بدترین و بی نتیجه ترین دوره فعالیت شوراها در ابهر شورای سوم بوده زیرا که در این دوره هم اعتبار کاری شورا زیرسئوال رفت وهم از نظر سلامت مادی شورا نتوانست خود را در حد نرم های موردتایید بنمایاند و این نه از آن بابت بود که اعضاء شورا آدم های ناتوان وناموفقی بودند بلکه از آن جهت بود که نخواستند ونتوانستند در برابر انحرافات و لغزش هایی که برای هرکسی مخصوصا آنانی که جا و مقامی دارند وجود دارد ایستادگی نمایند و یا در برابر اعضایی که مطالبات و برداشت های غیرقانونی از اعتبار و جایگاه شورا داشتند و یا می دانستند که نوع ارتباط و نشست و برخاست آنان با برخی از افراد می تواند شورا را در مظان اتهام قرار دهد ایستادگی نمایند ویا آنها را وادار به رعایت اصول و مقررات بکنند وبراین اساس بود که در شهرداری هم باب عمل به نیت فردی بازشد و مسائلی پیش آمد که اگر به زبان آورده شود مثل مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد که کار پردازش به آن زمان وفرصت در خوری را طلب می کند که امکانش در امروز وجود ندارد.
اما از آنجا که مردم در انتخاب بعدی به بینه های روشن نیاز خواهندداشت وعده می دهم که در زمان انتخابات شورای چهارم گفتنی های فراوانی را در خصوص آنچه که در شورا و شهرداری ابهر بوقوع پیوست وباعث آن شد که میدان تمرین برای دمکراسی محدودتر از هر دوره ای شود و یا اساسا تمرینی برای دمکراسی در آن صورت نگیرد مطرح خواهم ساخت ودراین مطلب تنها به این نکته بسنده می کنم که در کارنامه شورای سوم وشهرداران منتخب آن نه تنها کاری ماندگار وتاریخی به چشم نمی آید بلکه آنچه که به عنوان تراوشات ذهنی منبعث از عملکرد شورا در میان مردم عمومیت یافته کار و تمرین دمکراسی در شورا های بعدی را بسیار سخت و ابهام آمیز نموده است که باید برای زدودن آثار آن فعالیت دامنه دار فرهنگی و فکری صورت گیرد تا مردم در دور بعد به کسانی رای بدهندکه برای دمکراسی و سالم نگه داشتن زمین تمرین آن اعتقاد وتعهد ویژه ای را از خود به نمایش می گذارند.